ساعتسازی آلمان به خاطر دقت و کیفیت ساخت بالا و طرحهای زیبا، که اغلب تحت تأثیر جنبش باوهاوس است، مشهور است. فلسفه اصلی ساعتسازی آلمان تمرکز بر دقت، طراحی مینیمالیستی که به شدت تحت تاثیر جنبش باهاس میباشد و در نهایت کیفیت بالای ساخت قطعات برای داشتن دوام و بهترین عملکرد است. برندهایی مانند نوموس گلسهویت و ایلانگه اوند زوهنه این فلسفه را مجسم میکنند و عملکرد دقیق و خوانا بودن را بر تزئینات بیش از حد اولویت قرار میدهند. برخی از برندها نیز دیدگاههای متفاوتی را در مورد زمان بررسی میکنند، مانند MeisterSinger با طراحی تکدسته و Botta با تأکید بر زندگی آگاهانه و آگاهی از زمان.
در اینجا نگاهی دقیقتر به عناصری که ساعتهای آلمانی را تعریف میکنند، میاندازیم:
v مواد درجه یک: برندهای ساعت آلمانی از مواد درجه یک مانند فولاد ضد زنگ، تیتانیوم و سرامیک برای قاب و بند استفاده میکنند و دوام و حس ممتاز را تضمین میکنند.
v مهندسی دقیق: ساعتسازی آلمان به خاطر توجه دقیق به جزئیات و استفاده از فناوریهای پیشرفته در طراحی و ساخت موتورها و اجزا شناخته شده است.
v طراحی و زیبایی مینیمالیستی: بسیاری از طرحهای ساعت آلمانی اصول باوهاوس را در بر میگیرند و بر اهمیت کارآیی دقیق، مینیمالیسم و خطوط ساده وتمیز تأکید دارند.طراحی هایی که اغلب همراه با ظرافت و زیبایی همیشگی برای هر دو مناسبت رسمی و غیررسمی مناسب میباشند.
v نوآوری و فناوری در ساخت موتورهای داخلی: بسیاری از برندهای آلمانی، مانند A. Lange & Söhne و NOMOS Glashütte، موتورهای خود را توسعه داده و تولید میکنند که نشاندهنده تعهد به نوآوری و کنترل بر کل فرآیند ساعتسازی است.
v ویژگیهای فنی: ساعتهای آلمانی اغلب دارای ویژگیهای نوآورانه و پیشرفتهای مانند کرنوگراف، عملکردهای GMT و توربیلون هستند.
v دوام و قابلیت اطمینان: ساعتهای آلمانی به دلیل استحکام و قابلیت اطمینان خود شناخته میشوند و بسیاری از آنها برای مقاومت در برابر شرایط دشوار مانند غواصی یا خلبانی طراحی شدهاند.
تاریخچه ساعتسازی آلمان:
ساعتسازی آلمان سابقهای طولانی دارد و به قرن شانزدهم میلادی برمیگردد. ساعتسازان اولیه آلمانی، مانند پیتر هنلاین، نقش مهمی در توسعه ساعتهای قابل حمل ایفا کردند. گلاسهوت به یک مرکز مشهور ساعتسازی در آلمان تبدیل شده است. تأثیر جنبش باوهاوس بر طراحی آلمانی همچنان در بسیاری از برندهای ساعت دیده میشود. در اصل، ساعتهای آلمانی ترکیبی از سنت، نوآوری فنی و برتری طراحی را نشان میدهند و جایگزین قانعکنندهای برای ساعتهای سوئیسی ارائه میدهند و برای طیف وسیعی از علاقهمندان به ساعت جذاب هستند.
شش مورد از بهترین ساعتسازان مستقل آلمانی که اکنون باید بشناسید
ساعتسازان آلمانی عموما با سوئیسیها و ژاپنیها مشابه در نظر گرفته میشوند. اخلاق کاری آلمانیها در توجه به جزئیات و مهندسی دقیق کاملاً برای ساخت ساعت مناسب است. ریشههای تاریخی ساعت سازی در آلمان از سال 1791 با یوهان سیفرت، ستارهشناس و نقشهبردار در کونستکامر درسدن و یوهان شومان، که به عنوان ساعتساز دربار منصوب شد آغاز شد. هر دو به شدت بر زمانسنجی در درسدن تأثیر گذاشتند و آن را ارتقا دادند. سپس ویلهلم لورمن و یوهان گوتکایس آمدند که ساعتسازی در درسدن را به سطح بالایی رساندند و با انگلیسیها و فرانسویهای آن زمان رقابت کردند. بعد گذشت چندین سال فردیناند آلدوفه لانگه بود که در سال ۱۸۴۵ مدرسهای را که به عنوان مدرسه گلسهویت شناخته میشود، تأسیس کرد. آلمان به یکی از بازیگران اصلی در عرصه ساعتسازی جهانی تبدیل شد. این مدرسه علاوه بر برند خودش که A. Lange & Söhne می باشد، سایر برندهای گلاشوت مانند فریدریش اشنایدر، جولیوس آسمان، آلفرد هلویگ و کارل گروسمان را نیز پرورش داد. پس از جنگ جهانی دوم، تحت حاکمیت جمهوری دموکراتیک آلمان، به تولید ساعتهای مکانیکی قوی ادامه دادند و فعالیتهای مربوط به ساعتهای لوکس متوقف شد.
سقوط دیوار برلین در آن سال، کلید تغییراتی بود که در پی آن رخ داد. و در سال ۱۹۹۰، شرکت Lange Uhren GmbH به عنوان یک شرکت تحت نظارت گونتر بلوملین به عنوان مدیر عامل مشترک با والتر لانگه تأسیس شد. Lange Uhren نام تجاری A. Lange & Söhne را دارد. نامهای دیگر تحت پوشش GUB در نهایت توسط صنعتگر آلمانی، هاینز فایفر، خریداری شد و تحت نام تجاری Glashütte Original (یکی از نامهای درون گروه) دوباره تأسیس شد. فایفر تمام نامهای GUB را در گروه ثبت کرده بود، اما شاید به دلیل عجله نام Carl Moritz Grossmann را فراموش کرده بود. کریستین هاتر، که در آن زمان در لانگه اورن کار میکرد، به سرعت این نام را ثبت کرد و تا سال ۲۰۰۸ که موریتز گروسمن را به ثبت رساند، آن را حفظ کرد. نامهای تجاری دیگر هنوز متعلق به گلاشوت اورجینال هستند که در سال ۲۰۰۰ به گروه سواچ فروخته شد، تقریباً زمانی که لانگه اورن توسط ریچمونت خریداری شد. نوموس، که آن هم در گلاسهوت است، یک برند جدید بود که توسط رولند شورتنر در سال ۱۹۹۰ تأسیس شد. و توتیما در سال ۲۰۰۵ پس از نقل مکان به آلمان غربی درست قبل از جدایی آلمان، به گلاسهوت بازگشت.
با این پیشینه تاریخی، توجه داشته باشید که ما فقط ساعتسازان مستقل آلمانی را در نظر میگیریم و بنابراین افراد برجستهای مانند ای. لانگه اوند زوهنه، گلاسهویت اورجینال و مونبلن (دفتر مرکزی در هامبورگ) را از این لیست حذف کردهایم.
کریستین کلینگز
ما با نمایشگاه کوچک و تک نفره کریستین کلینگز شروع میکنیم. او که در شهری کوچک نه چندان دور از درسدن فعالیت میکند، تمام ساعتهای خود را با دست میسازد. ایشان در حال حاضر بازنشسته هستند و سفارشی نمیپذیرد. یکی از این ساعتها، نسخه باز شماره ۱، در حراج فیلیپس XIIV ژنو در نوامبر ۲۰۲۳ به عنوان قطعه ۴۱ فروخته شد. این ساعت با قیمت ۲۲۵۰۰۰ فرانک سوئیس فروخته شد. مدل Open Version NO.2 یکی از آثار قابل توجه این ساعت ساز است .این یک قطعه سفارشی بود. صفحه ساعت دارای دو حلقه زیر صفحه میباشد و رنگ زمینه آن به رنگ ماهی سالمون است. صفحه های فرعی کمی فرورفته هستند با اعداد رومی مشخص شدهاند. عقربهها به سبک Breguet طراحی شدهاند که کاملاً با صفحه ساعت هماهنگ است.
موتور ساعت نیز بسیار خاص است. این ساعت دارای یک موتور کوک دستی است که در آن پلها را به شکلی طراحی کرده اند که چرخدنده ها و چرخدنگ موتور کاملاً قابل مشاهده باشند و پرداخت نهایی فوقالعاده خوب انجام شده است.
حتی قاب ساعت هم توسط خود کریستین با دست شکل داده شده و تقریباً شکلی شبیه به سنگریزه ایجاد کرده که نه با منحنیهای فنی، بلکه با چشم برای خوشایند به نظر رسیدن، تعریف شده است. این ساعت فوق العاده زیبایی است.
موریتز گروسمان
ما در پاراگرافهای ابتدایی این مقاله در مورد ریشههای موریتز گروسمان بحث کردیم. و از زمانی که آنها تولید را آغاز کردهاند، M. Grossmann ساعتهایی با طراحی و پرداخت فوقالعاده تولید کرده است. اما از میان کاتالوگ عظیم آنها، انتخاب ما Hamatic اتوماتیک به رنگ رزگلد است. طراحی تمیز، ساده، زیباییشناسی فوق العاده و یک موتور باشکوه.
و چه موتوری. به جای قطعه لنگر رایج که تقریباً در تمام ساعتهای اتوماتیک برای کوک یافت میشود، Hamatic توسط یک "چکش" تخممرغی شکل کوک میشود که مانند یک پاندول با حرکت دست تکانه های نوسانی دارد و با حرکت به جلو و عقب فنر اصلی را از طریق دو چرخ کلیک کوک کند. یک وزنه طلایی در مرکز جرم چکش را از محور چرخش آن دور میکند و در نتیجه گشتاور بالایی ایجاد میشود. فنر اصلی حتی اگر چکش فقط پنج درجه (یا فاصله فقط دو میلیمتر) حرکت کند، کوک میشود. در انتهای قاب چکش، بخشی به شکل Lyre ساخته شدهاند، به عنوان ضربهگیر برای انحرافات بیش از حد بدنه چکش. این مجموعه کوک، دلیل وجودی هاماتیک است و آن را نه تنها به دلیل مهندسی و ساخت عالی، بلکه حتی به دلیل منحصر به فرد بودن از نظر بصری کاملاً متمایز میکند.
از نظر ما، این برند هنوز هم بسیار فراتر از کلاس قیمت خود عمل میکند. و ارزش خوبی را نشان میدهد. پرداختها استثنایی و درجه یک با زیباییشناسی عالی.
لانگ و هاینه
از همان ابتدا با دیدن این ساعت میتوان عاشق خلاقیتهای آنها شد. ساعت Georg با خروسکهای منحنی شکلش که توالی حرکت را نگه میدارند، دیدنی است. تا حدودی شبیه کاری است که کلینگز با open version خود انجام داده است، اما با شکلی متفاوت. در حال حاضر 7 خانواده مدل دارند. این یک کاتالوگ بزرگ برای تولیدی است که حدود 150 قطعه در سال تولید میکند. برای بررسی سراغ آخرین نسخه Friedrich III Remontoir Sincere Platinum Jubilee Edition می رویم.
باز هم یک ساعت ساده و سرراست فقط برای نشان دادن زمان محلی به ساده ترین شکل. اما با یک پیچیدگی پنهان، هرچند به وضوح به عنوان مکانیسم ثانیهشمار پرشی عقربه ثانیهشمار فرعی قابل مشاهده است. صفحه از سرامیک و نقره است. از روکش مات ظریف گرفته تا قطعات صیقلی درخشان و سنگ الماس بر روی بالانسیه، که نشانهای از کیفیت 1A در منطقه ساکسونی است. و بهترین قسمت این است که از در پشت قاب مکانیسم remontoir قابل مشاهده است.
پایان بخش اول